یا حسین گفتیمو رفتیم کربلا

نویسندگان

براي ورود به وبلاگ بهاره چت کليک کنيد

آپلود عکس

آشنایی با اصطلاح سوسیالیسم

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۰۰ ق.ظ

اصطلاح سوسیالیسم (Socialism) یعنى جامعه‏ گرایى و جامعه‏ باورى، از واژه فرانسوى «سوسیال» (Social) به معناى اجتماعى، اخذ شده است. ریشه لاتینى آن، واژه Socius به معناى شریک و همراه است.

اصطلاح سوسیالیسم در متون سیاسى بسیار به کار رفته است، اما مانند دموکراسى و آزادى تعریف جامع و مانعى ندارد؛ برخى سوسیالیسم را به معناى برابرى، دادگرى، پایان استثمار فقرا از سوى اغنیا مطرح مى‏کنند و بعضى مانند بسیارى از آمریکایی ها، سوسیالیسم را به معناى مصادره اموال خصوصى و کنترل شدید زندگى خصوصى افراد از سوى دولت، و چیزهاى بد دیگر قلمداد مى‏کنند. (1)


فرهنگ انگلیسى آکسفورد سوسیالیسم را این‏گونه تعریف کرده است: «نظریه یا سیاستى که مالکیت یا نظرات کل اجتماع بر ابزار تولید - سرمایه، زمین، داریى و غیره - و اداره آنها در جهت تأمین منافع همگانى را هدف خود قرار مى‏دهد، یا از آن حمایت مى‏کند.‌» (2)
آستین رنى مى‏گوید: «سوسیالیسم نظامى است که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله کالا در مالکیت دولت است و از سوى دولت اداره مى‏شود. پس به معناى دقیق، نقطه مقابل سوسیالیسم، سرمایه‏دارى است؛ یعنى نظامى که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله کالا در جامعه، در مالکیت خصوصى است و توسط مالکان خصوصى اداره مى‏شود.‌» (3)
از میان تعاریف فراوانى که براى سوسیالیسم مطرح شده است، مى‏توان تعریف زیر را به عنوان جامع‏ترین تعریف قلمداد کرد:
«سوسیالیسم به معناى ساده خود، نظامى سیاسى - اقتصادى است که در آن دولت از راه برنامه‏ریزى یا به شکلى مستقیم‏تر ابزارهاى اساسى تولید را کنترل مى‏کند یا مالک قانونى آن است. هدف از اعمال چنین کنترلى بر داراییهاى صنعتى و گاه کشاورزى، تولید کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه است، نه تولید آنچه سودآور باشد.
در عین حال، همه اشکال سوسیالیسم امیدوارند که جامعه‏اى مساوات طلب ایجاد کنند؛ جامعه‏اى که همه اعضا را زیربال حمایت خود بگیرد و براى ریشه کن ساختن فقر یا کاهش آثار آن به مؤسسات خیریه خصوصى نیازى نباشد.‌» (4)
نگاهى کوتاه به تاریخچه سوسیالیسم
طبق تحقیق به عمل آمده، نشانه‏هاى طرح نظام سوسیالیسم را مى‏توان در آثار افلاطون (427 - 347 ق. م) ملاحظه کرد. وى مى‏گوید: «ثروت افراد متعلق به عموم است و باید به مصرف عمومى برسد و مشاغل افراد را دولت باید تعیین کند.‌» (5)

این همان تفکر اصلى نظام سوسیالیستى است که در قرن چهارم قبل از میلاد از زبان افلاطون مطرح گشت.
این تفکر کم و بیش در قرون مختلف بین فلاسفه و علماى سیاسى و اجتماعى مطرح بوده است، و عاقبت در قرن 19 و 20 به اوج خود رسید. در قرن 18 «جان استوارت میل» از فیلسوفان بنام انگلیسى رسماً خود را سوسیالیست نامید؛ اما دیگران او را سوسیالیست ایده‏آلیست (خیالپرست) مى‏شمردند، در برابر «کارل مارکس» که او را سوسیالیست ماتریالیست (مادى) قلمداد مى‏کردند.

در قرن 19 «رابرت اون» (1771 - 1858 م) مؤسس سوسیالیسم نوین در انگلیس شناخته مى‏شود که براى اولین بار واژه سوسیالیسم را در این کشور به کار برد و در سال 1841 م رساله‏اى را تحت عنوان «سوسیالیسم چیست؟» منتشر ساخت و با انتشار این رساله، اصطلاح سوسیالیسم معروف و مشهور گردید.
در فرانسه نیز طرفداران «سن سیمون» (1760 - 1825 م) مانند «پیرى لارو» براى نخستین بار این اصطلاح را با تعریف دقیق به کار بردند. این مکتب سپس در آلمان و آمریکا نیز رواج یافت.

کارل مارکس (1818 - 1883 م) واضع فلسفه سوسیالیسم جدید کمونیسم است که این فلسفه را متشکل نموده و به صورت یک ایدئولوژى مدون در آورد. و «لنین» پیشواى انقلاب روسیه در اکتبر 1917 م و پس از وى «استالین» از سوسیالیسم مارکسى حمایت کردند و آن را در اتحاد جماهیر شوروى سابق عملاً به اجرا در آوردند و یک نظام کاملاً سوسیالیسم مادى‌گرا به وجود آوردند. این تفکر همچنان ادامه دارد و برخى از کشورهاى جهان بر اساس همین نظام اداره مى‏شوند. (6)

اصول نظام سوسیالیستى‏

اصول و مؤلفه‏هاى عمده نظام سوسیالیستى - که آن را از دیگر نظامهاى غیر دینى متمایز مى‏سازد - عبارتند از:
1. جامعه‏گرایى (جامعه‏ باورى): مهم‏ترین اصل مشترک تمامى نظریه‏هاى سوسیالیستى، اهتمام آنها به ترجیح جامعه بر فرد، و فراتر نهادن سود همگانى بر سود فردى است. از این رو، لبه تیز انتقاد سوسیالیستها به سوى «مالکیت خصوصى» (اساسى‏ترین مؤلفه سرمایه‏دارى) بوده است. سوسیالیسم معاصر بسان سوسیالیسم سابق، فردگرایى اقتصادى، صنعتى و سرمایه‏سالارى مدرنیسم را رد مى‏کند. این مکتب با فردیت انسان و آزادیهاى اقتصادى لیبرالى و سرمایه‏دارى موافق نیست و فرد را عضوى از پیکره جامعه مى‏نگرد؛ البته این نگرش، با آزادیهاى فردى که در برخى از نحله‏هاى سوسالیستى به ویژه در اروپاى غربى بر آن اهتمام مى‏شود، منافاتى ندارد.

سوسیالیسم در واقع، بر ضد لیبرالیسم اقتصادى و کاپیتالیسم است؛ زیرا از نظر لیبرالیسم و کاپیتالیسم دخالت دولت در اقتصاد موجب اخلال و عدم شکوفایى سیستم اقتصادى است؛ اما سوسیالیستها معتقدند مالکیت خصوصى، رژیم اقتصادى آزاد و مناسبات تولیدى ناشى از آن و اصل ارزش اضافى، عامل اساسى نابرابریها و ناهنجاریهاى اجتماعى و حتى فرهنگى بوده و هست، و اعتقاد دارند که دخالت و نظارت دولت در مقام نماینده اجتماع یا اکثریت، مى‏تواند نفع عمومى را از دستبرد فرد در امان دارد.

2. برابرى: یکى دیگر از مؤلفه‏هاى سوسیالیسم، اصل «برابرى» است. سوسیالیستها مالکیت خصوصى ابزار تولید را سرچشمه تمامى مفاسد و بیدادگریها و نابرابریهاى زیان‏خیز اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى مى‏دانند. به همین جهت، بر اصل برابرى تأکید دارند.


3. فراملیتى (انترناسیونالیستى = Internationalistic): از جمله اصول و عناصر سوسیالیسم، تفکرات فراملیتى و گونه‏هایى از تمایلات انسان‏گرایانه و امانیستى بودن است (امانیسم جمع‏گرا) . سوسیالیستها داعیه کوشش و مبارزه براى آزاد ساختن کل بشریت را دارند. (7)

نظر اسلام‏

مالکیت خصوصى و اقتصاد آزاد و مبارزه با نابرابرى از مسائل بسیار مهم نظام اقتصادى و سیاسى اسلام است. (8)
اقتصاد اسلامى بر عمیق‏ترین ابزار علمى استوار است: از جهتى، مالکیت خصوصى را مشروع شمرده، بر اقتصاد آزاد تأکید دارد و آن را موجب زیادى تولید و رقابت در میدانهاى کار و تجارت و باعث تشویق بر گسترش هر چه بیشتر کار و تولید (9) و ایجاد احساس مسئولیت در انجام کار مى‏داند. اسلام، کار را هم‏چون جهاد در راه خدا و مایه شرف انسان قلمداد نموده، بیکارى و تنبلى را به شدت تقبیح و از آن نهى مى‏کند. (10) در مکتب اسلام، دولت موظف است امکانات کار و تجارت و امنیت لازم را براى مردم فراهم آورد تا مردم با خیالى راحت به کار اقتصادى خود بپردازند. (11)

و از طرف دیگر، اسلام قوانین ثابتى را وضع کرده که زمینه تراکم ثروت و جمع شدن اموال در نزد گروهى خاص را از بین ببرد؛ مثلاً در اسلام ربا حرام شده (12) و نیز احتکار اموال (13) و بهره‏کشى از افراد و غش در اموال و ضرر رساندن به اموال دیگران شدیداً نهى شده است.
از نظر اسلام، دولت موظف است کنترل بازار را به دست گیرد و جلوى گران‏فروشى، اجحاف و غش در معاملات را بگیرد (14) و از تجار و صاحبان پول مالیات اخذ کند (15) و بر هر فرد مسلمان واجب است که هنگامى که اموالش از حد مقدار تعیین شده بالا برود و رشد داشته باشد، خمس و زکات آن را بپردازد (16) تا براى فقراى جامعه خرج شود. اینها از جمله قوانینى است که تا حدودى باعث جلوگیرى از تراکم ثروت مى‏گردد.
بنابراین، اقتصاد اسلامى به هیچ وجه با نظامهاى اقتصادى مورد نظر سوسیالیسم که با روح عدالت بیگانه است و مردم را به سوى فقر و بدبختى سوق مى‏دهد، هماهنگى و سازگارى ندارد.

پی‌نوشــــــــــت‌ ها:

1) ر. ک: آشنایى با علم سیاست، آستین رنى، برگردان، لى لا سازگارى، دانشگاه تهران، 1374، ص 119؛ درآمدى بر مکاتب و اندیشه‏هاى معاصر، جمعى از نویسندگان، ص‏347.
2) فرهنگ علوم اجتماعى، جولیوس گولد، ویلیام ل. کولب، برگردان: جمعى از مترجمان، تهران، انتشارات مازیار، چاپ اول، 1376 ه. ش، ص 527.
3) آشنایى با علم سیاست، همان، ص‏119.
4) فرهنگ سیاسى معاصر، دیوید رابرتسون، برگردان: عزیز کیاوند، ص 183.
5) ر. ک: مکتبهاى سیاسى، بهاء الدین پازرگاد، انتشارات اقبال، بى تا، بى جا، ص 116.
6) ر. ک: فرهنگ علوم سیاسى، غلامرضا على بابایى، ویسى، تهران، 1369، ج 1، صص 382 - 384؛ فرهنگ علوم اجتماعى، جولیوس گولد، ویلیام ل، کولب، برگردان؛ جمعى از مترجمان، انتشارات مازیار، تهران، 1376، ص 529؛ فرهنگ واژه‏ها، صص 350 - 353؛ و مکتبهاى سیاسى، صص 117 - 118. لازم به یادآورى است مکتب سوسیالیسم در طول تاریخ در مدلهاى مختلفى چون: سوسیالیسم انقلابى، تخیلى، خزنده، صنفى، مارکسى، علمى، پارلمانى، تاریخى، بین المللى و مسیحى مطرح شده است. جهت مطالعه بیشتر در این‏باره مى‏توانید به کتابهاى زیر مراجعه کنید: فرهنگ سیاسى معاصر، صص 184 - 189؛ فرهنگ علوم سیاسى، ج 1، صص 385 - 389؛ نظام حکومتى و ادارى در اسلام، صص 173 - 183.
7) ر. ک: درآمدى بر مکاتب و اندیشه‏هاى معاصر، جمعى از نویسندگان، صص 348 - 350.
8) ر. ک: اقتصاد ما، محمد باقر صدر، برگردان: ع. اسپهبدى، بى‏جا، بى‏تا، ج 2، صص 186 - 190.
9) ر. ک: نهج البلاغة، نامه 53؛ سیاستهاى فقر زدایى در کلام معصومین‏علیهم السلام اکبر اسدعلیزاده، قم، مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما، چاپ اول، 1381 ش، صص 182 - 196.
10) ر. ک: همان، صص 94 - 99 و 133 - 149.
11) ر. ک: همان، صص 196 - 198 و 199 - 203.
12) ر. ک: بقره / 275 - 278.
13) ر. ک: نهج البلاغة، نامه 53.
14) ر. ک: سیاستهاى فقرزدایى، صص 199 - 214.
15) ر. ک: نهج البلاغة، نامه 53.
16) ر. ک: توبه / 60؛ انفال / 41؛ وسائل الشیعة، محمد بن حسن حرّ عاملى، مکتبة الاسلامیة، چاپ 6، ج 6، ص‏4، ح 6.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">