خود آگاهی انسان
«خود آگاهی» مقوله ای است که انسان همیشه به دنبال آن بوده است؛ یعنی دوست داشته است که خود را بشناسد، ندایی از درون او را بی قرار میسازد و وادارش میکند تا به وضعیت خویشتن، آگاهی یابد. البته این خود آگاهی، شناسنامه ای نیست که نامم چیست؟ و یا نام پدرو مادرم چیست؟ و یا خود آگاهی بیولوژیکی و زیست شناسانه نیست بلکه آگاهی بر «روح الهی» انسان و وقوف بر کرامتها و ارزشهای است که در «خودانسانی» نهفته است. امام علی(ع) در باره خود آگاهی میفرماید:
«أفضَلُ الحِکمتةِ معرِفةُ الإنسانِ نَفسَهُ و وُقوفُه عند قَدرِه»
برترین دانش آن است، که انسان نفس خود را بشناسد و به قدر و منزلت خویش آگاه گردد.
این خود آگاهی علائم و نشانه هایی دارد،کسی که خود را شناخت مسلما نتایجی را به همراه دارد، از این روست که حضرت علی میفرماید:
«مَن عَرَفَ نَفسَهُ فقَد عَرَفَ رَبَّهُ
کسی که خود را شناخت، خدا را هم شناخته است»
یکی از نشانه های خودآگاهی و شناخت خویش، درواقع خودشناسی نیست. از همین جاست که میتوان پی برد برخی از مکتب های غیر الهی که اندیشیدن درباره انسان را توصیه میکنند و چنین اندیشه ای سرانجام به خدا راه نمیبرد،خودشناسی واقعی نیست.و در جای دیگر میفرماید:«مَن عَرَفَ نَفسَهُ تَجَرَّد
کسی که نفس خود را شناخت، آزاد و مجرد شده است
نشانه دیگر زایل کردن بدیهای نفس است
«مَن عَرَفَ نَفسَهُ جاهَدَها
هر کس که نفس را شناخت با آن به مبارزه برمیخیزد.
اخلاص در عمل،علامت دیگری است از خودشناسی واقعی:
«الکَیّسُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ و اخلَصَ أعمالَهُ
زیرک کسی است که نفس خود را شناخت و اعمال خود را خالص ساخت
علامت دیگر در خود آگاهی و نفس شناسی، ترس از خداست هرکس،ترسش بیشتر بود خدا شناس تر است.
«أکثَرُ الناسِ مَعرفةً لِنَفسِهِ أخوَفُهُم لِرَبَّهِ
هرکس نفس خود را بیش تر شناخته است، ترسش از خدا بیشتر است