اهداف مأمون از تشکیل مناظرات
پس از تحمیل ولایت عهدی توسط مأمون بر امام رضا علیه السلام در خراسان، جلسات گسترده بحث و مناظره به دستور مأمون تشکیل گردید و از اکابر دانشمندان و علماء زمان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای حضور در این جلسات دعوت میشد.
بدون شک پوشش ظاهری این مناظرات اثبات و تبیین مقام والای امام هشتم علیه السلام در رشته های علوم مختلف و معارف قرآنی بود؛ اما اینکه هدف و یا اهداف پشت پرده مأمون از این کار چه بوده، احتمالات و اقوالی بیان شده است که برخی از آنها از این قرار است:
1. گروهی بر این باورند که هدف مأمون جز این نبود که به پندار خویش مقام امام علیه السلام را در انظار مردم مخصوصاً ایرانیان پایین آورد و مردم گمان کنند که حضرت رضاعلیه السلام تنها به مسائل ساده قرآنی یا حدیثی آشناست و از فنون و علوم دیگر بی بهره است؛ چنان که خود مأمون به سلیمان مروزی، عالم مشهور علم کلام، بعد از اینکه دستور داد با حضرت رضاعلیه السلام مناظره کند، گفت: «هدف من چیزی جز این نیست که راه را بر او ببندی؛ چرا که میدانم تو در علم و مناظره توانا هستی.» (1)
و اباصلت نیز در این باره میگوید: «از آنجا که امام در میان مردم به علت فضائل و کمالات معنوی خود محبوبیت روزافزون مییافت، مأمون بر آن شد که علماء کلام را از هر نقطه کشور فرا خواند تا در مباحثه، امام را عاجز کنند و بدین وسیله، مقامش از نظر دانشمندان پایین بیاید و عامّه مردم نیز پی به کمبودهایش ببرند؛ ولی امام علیه السلام دشمنان خود، از یهودی، مسیحی، زردشتی، برهمن، صابئی، منکر خدا و... همه را در بحث محکوم کرد.» (2)
2. ممکن است هدف مأمون این بوده که میخواسته مقام والای امام هشتم علیه السلام را تنها در بُعد علمی منحصر کند و تدریجاً از مسائل سیاسی کنار بزند و چنین نشان دهد که امام مردی عالم و پناهگاه امت اسلامی در مسائل علمی است، نه در مسائل سیاسی و به این ترتیب، شعار تفکیک دین از سیاست را عملی کند.
3. مناظرات پوششی بوده است برای سرگرمی مردم و پوشیده ماندن نقاط ضعف حکومت مأمون.
4. انگیزه دیگر مأمون این بوده که به عنوان یک زمامدار عالم در جامعه اسلامی معرفی شود و مردم عشق او را به علم و دانش، آن هم در محیط ایران و اسلام آن روز باور کنند و از این طریق، گروهی را جذب دستگاه خود سازد. (3)
به هر حال، مناظرات با هر انگیزه که تشکیل میشد، نتوانست مأمون را به اهداف خود برساند و برعکس، هر بار نتیجه به سود حضرت رضا و اهل بیت علیهم السلام تمام میشد.
تمام انبیا خصوصاً خاتم النّبیین صلی الله علیه و آله در اخلاق نیک و ستوده سرآمد روزگار بودند، تا آنجا که خداوند متعال از بین تمام اوصاف نیک آن حضرت، بر اخلاق نیکویش اشاره میفرماید (1) و رمز و راز موفقیّت او را در نرمخویی ایشان میداند. (2)
جانشینان حضرت نیز در اخلاق و رفتار سرآمد روزگار، الگو و نمونه بودهاند، از جمله حضرت رضاعلیهالسلام که دارای عالیترین اخلاق و نیکوترین رفتارهای اخلاقی بوده است. شاعر عرب چه زیبا گفته است:
یُمَثّلُ النّبِیُّ فِی اَخْلاقِهِ فَاِنَّهُ النَّابِتُ مِنْ اَعْرَاقِهِ
لَهُ کَرمَاتٌ وَ مَکْرُمَاتٌ فِی صَفَحَاتِ الدَّهْرِ بَیِّنَاتٌ
شهُودٌ صِدقٌ لِسُمُوّ ذاتِهِ کَاَنَّهُ النَّبِیُّ فِی صِفَاتِهِ (3)
«نبی در اخلاق او (حضرت رضا علیه السلام) تمثل یافته و جلوهگر شده است؛ زیرا روییده (و برخاسته) از رگ و ریشه های او (نبوی) است. برای او کرامات (وکارهای فوق العاده) و بزرگی در صفحات (تاریخ و) روزگار متجلّی شده است. گواهانی راستین بر بلند بودن مرتبۀ او گواهند. گویا او پیامبر (و آینۀ تمام نمای او) در صفات (اخلاقی) او بود.»
جامی درباره حضرت رضا علیه السلام سروده است:
سلامٌ عَلی رَوضَةٍ حَلَّ فِیها اِمَامٌ یُباهی بِهِ المُلکُ وَالدِّینُ
امام بهحق شاه مطلق که آمد حریم درش قبلهگاه سلاطین
شه کاخ عرفان گل شاخ احسان دُر درج امکان مه بُرج تمکین
علیبن موسی کز خدایش رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
ز فضل و شرف بینی او را جهانی اگر نَبوَدَت تیره چشم جهانبین
پیِ عطر روُ بَند حوران جنّت غبار درش را به گیسوی مشکین (4)
تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام مشتمل بر سه جمله است و آنها عبارت اند از:
«اللَّهُ اَکْبَرُ» 34 بار.
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ» 33 بار.
«سُبْحانَ اللَّهِ» 33 بار.
البته در برخى از روایات، جمله «سُبْحانَ اللَّهِ» قبل از «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ» ذکر شده است. اگر چه در جملات تسبیح فاطمهعلیهاالسلام، «تکبیر» و «تحمید» نیز وجود دارد، ولى از باب تغلیب، مجموع سه جمله به عنوان «تسبیح» نامیده شده است.
دلیل نامیده شدن این اذکار به «تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام» این است که فاطمه علیها السلام از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درخواست کرد که کنیزى به او بدهد که در کارهاى خانه کمک کند. پیامبر صلى الله علیه و آله در جوابش فرمود:
«یا فاطِمَةُ اُعْطِیکِ ما هُوَ خَیرٌ مِنْ ذلِکَ تُکَبِّرِینَ اللَّهَ بَعْدَ کُلِّ صَلاةٍ اَرْبَعاً وَثَلاثِینَ تَکْبِیرَةً وَتَحْمَدِینَ اللَّهَ ثَلاثاً وَثَلاثِینَ تَحْمِیدَةً وَتُسَبِّحِینَ اللَّهَ ثَلاثاً وَثَلاثِینَ تَسْبِیحَةً ثُمَّ تَخْتِمِینَ ذلِکَ بِلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ فَذلِکَ خَیرٌ مِنَ الدُّنِیا وَما فِیها وَمِنَ الَّذِى اَرَدْتِ؛ (1)
اى فاطمه! چیزى بهتر از آن به تو عطا مىکنم، [و آن این است که] بعد از هر نماز 34 بار تکبیر خدا، 33 بار حمد خدا و 33 بار تسبیح خدا را مىگویى و آن را با ذکر لا اِلهَ اِلَّا اللَّه ختم مىکنى. و این بهتر است از دنیا و هر چه در آن است و بهتر از آن چیزى (کنیزى) است که مى خواستى.»
در پایان حدیث، این مطلب اضافه شده است: «پس فاطمه علیها السلام بعد از هر نماز، به گفتن این ذکرها مداومت کرد و این ذکرها به آن حضرت منسوب شد.» (2)
بر اساس پژوهش جدید جمعی از محققان که روی مجموعه ای از داوطلبان در آمریکا انجام گرفته و در مجله آمریکایی «قلب» منتشر شده، گوش فرا دادن به صدای قرآنی که با ترتیل خوانده شده است، تغییرات فیزیولوژیک غیر اِرادی در دستگاه عصبی ایجاد میکند و موجب از میان رفتن حالت های روحی نامتعادل همانند اضطراب میشود.
در این آزمایش که به کمک دستگاههای الکترونیکی کنترل کننده مغز انجام گرفت، مشخص شد که فرکانس موجهای مغزی، در گوش فرا دادن به ترتیل قرآن از 12 - 13 موج در ثانیه که مربوط به حالت آرامش عمیق روحی است، کاهش مییابد.
به گفته این محقّقان، افرادی که به زبان عربی نیز آشنایی ندارند، آرامش و شادی درونی را هنگام گوش فرا دادن به قرآن احساس میکنند. (1)
سؤال: چرا ائمه با علم به شهادت خود، به استقبال مرگ میرفتند؟
پاسخ: ابتدا لازم است به این نکته توجه کنیم که امام دارای دو علم میباشد: علم غیب و علم عادی.
سؤال: چرا ائمه با علم به شهادت خود، به استقبال مرگ میرفتند؟
پاسخ: ابتدا لازم است به این نکته توجه کنیم که امام دارای دو علم میباشد: علم غیب و علم عادی.
سؤال: عالم ذر چیست؟ و در کجا است؟
پاسخ: در قرآن مجید سخن از یک پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است که خداوند از انسانها گرفته است. روشنترین آیهای که بر این حقیقت دلالت دارد، آیة 172 سورة اعراف است که به «آیة ذر» معروف شده است. این آیه دقیقترین معنی و شگفتترین نظم را دارد. [1] آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شدهاند. [2]
1. نور ایمان در کودکی
سهل شوشتری از بزرگان عرفاست. او میگوید: سه ساله بودم که داییام «محمد بن سوار» شبی از بستر برخواست و مشغول نماز شب شد ـ همیشه کارش این بود ـ آن شب به من گفت: «پسرم! آیا آن خداوند که تو را آفرید یاد نمیکنی؟»
گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: «هر گاه به بستر خواب رفتی، سه بار از دل بگو: خدا با من است و مرا مینگرد و من در محضر او هستم.»
چند شبی جملات فوق را از دل گفتم. سپس گفت: «این جملات را هر شب، هفت بار بگو!» من چنین کردم. شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت. پس از یکسال گفت:«تا آخر عمر آن جملات را بگو که همین ذکر، دست تو را در دو جهان میگیرد.» به این ترتیب، نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد. (1)
اصطلاح سوسیالیسم (Socialism) یعنى جامعه گرایى و جامعه باورى، از واژه فرانسوى «سوسیال» (Social) به معناى اجتماعى، اخذ شده است. ریشه لاتینى آن، واژه Socius به معناى شریک و همراه است.
اصطلاح سوسیالیسم در متون سیاسى بسیار به کار رفته است، اما مانند دموکراسى و آزادى تعریف جامع و مانعى ندارد؛ برخى سوسیالیسم را به معناى برابرى، دادگرى، پایان استثمار فقرا از سوى اغنیا مطرح مىکنند و بعضى مانند بسیارى از آمریکایی ها، سوسیالیسم را به معناى مصادره اموال خصوصى و کنترل شدید زندگى خصوصى افراد از سوى دولت، و چیزهاى بد دیگر قلمداد مىکنند. (1)
1. سودمندی نماز
جنید را پس از مرگش خواب دیدند و از او پرسیدند که: پروردگارت با تو چه کرد؟
گفت: آن اشارات پرید و عبارات نابود شد و دانشها از یاد رفت و آن رسمها به کهنگی گرایید و جز چند رکعت نمازی که در دل شب خواندم، چیزی سودمند نیفتاد. (1)
مقدمه
بدون تردید وجود مقدس حضرت زهرا علیها السلام و سیره و رفتار و گفتار آن گرامی برای تمام زنان مسلمان مایه مباهات و اسوه کامل میباشد. بانوی بزرگواری که حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله در ستایش او فرمود: «أَنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ سَیدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ (1) دخترم فاطمه سرور بانوان بهشتی است.»
طبق این گفتار ارزشمند نبوی صلی الله علیه وآله، حضرت زهراعلیها السلام سرآمد تمام زنان سعادتمند عالم است که در اثر کوشش در راه حق به مقامات عالیه معنوی نائل شده اند.
بحث درباره جهانی شدن، در فرهنگ متداول روز در ذات خود، بحث کم و بیش مبهمی است. علت ابهام آن این است که مفهوم یکسان و یکدستی از آن ارائه نشده است.
واژه جهانی شدن از یک جهت مفهوم کاملا جدید و از لحاظی یک مقوله قدیمی به شمار میرود. ظهور این پدیده باعث بروز تحرک شگفت انگیز اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ارزشی شده و تفاسیر جدیدی از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اقتدار، امنیت و.. به دست میدهد.
پیشگفتار
یکی از اعتقادات در مکتب تشیع، مسئله رجعت مردگان به دنیا، قبل از شروع قیامت است. عالمان شیعه با عنایت به قرآن و روایات معصومین علیهم السلام اعتقاد به چنین پدیده ای را یکی از ضروریات مذهب شیعی، تلقی نموده اند.
مقدمه
انسانها طبق میل و گرایش فطری خویش، در انتظار روزی بسر میبرند که یک انسان عرشی پا بر فرش گذاشته و به یک باره بساط ظلم و ستم، کفر و نفاق، حیله و تزویر و تبعیض و نابرابری را برچیند و سراسر جهان را پر از عدل و داد، برابری و مساوات و راستی و درستی کند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:.».. فَیمْلَأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً؛ (1) پس [حضرت مهدی علیه السلام] زمین را پر از عدل و داد میکند آن گونه که از ستم و بیداد پر شده است.»
بدیهی است برای تحقق حکومت جهانی و تحقق عدالتِ فراگیر و همه جانبه در سراسر گیتی، وجود یک رهبر آسمانی با صفات و شاخصههای عرشی و یارانی باصلابت، سترگ و باایمان، ضروری است.
مقدمه
ظهور منجی بشر در دوران آخر زمان، باوری است قطعی و همگانی. ادیان و شرایع توحیدی و غیرتوحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری، نوید چنین روزی را به پیروان خویش داده اند. در این میان، اسلام با مبانی قوی نظری و عملی، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور، واژه انتظار و منتظر مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است. واژه مهدویت و مهدی علیه السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشت آن، اتفاق نظر دارند.
از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و صحابه و یاران ایشان، عهده دار تبیین فرهنگ مهدویت بوده اند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرای امام زمان علیه السلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار میکنند.
در بخش نخست این مقاله، پنج مورد از رمزهای موفقیت از نگاه امام علی علیه السلام مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه مقاله، شش رمز دیگر از رمزهای موفقیت بیان میشود.
انسان موجودی کمال جو است که برای رسیدن به این کمال همه امکانات در اختیار او قرار گرفته است. «وسخر لکم ما فی السموات وما فی الارض جمیعا منه» (1) ; «و آنچه در آسمانها و زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخت.»
بی شک در اختیار گرفتن همه امکانات بدان جهت است که انسان مراتب کمال را بصورت صعودی طی کند و بیش از پیش به موفقیتهایی چه در ابعاد مادی و چه معنوی دست یابد.
برای رسیدن به اهداف و خواستههای مورد نظر و چشیدن طعم شیرین موفقیت، شرایط و عواملی لازم است تا در سایه بکار بستن آنها، بهتر بتوان به آن اهداف دست یافت. در این نوشتار از عواملی سخن میگوییم که از منظر امام علی علیه السلام ما را در رسیدن به موفقیت کمک میکند.
اشاره
شرح مظلومیت فاطمه علیها السلام از توان این قلم خارج است.
بانوی آسمانی که گروهی دنیاطلب فرصت جوی به خاطر سیطرۀ چند روزه، بر امور مسلمانان، او را به شهادت رساندند.
مقالۀ حاضر ابتدا جایگاه، مقام و ویژگیهای فاطمه علیها السلام را مرور میکند تا بتواند هنگام شرح مظلومیت او، خواننده را با عمق جفا و ظلم به ساحت کوثر محمدی، آشنا سازد.
ضرورت دوستی خاندان رسالت
عشق به اهل بیت علیهم السلام زمینه ساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مهر ورزیدن به ارزشهای والای الهی میباشد.
ترسیمی از اوضاع فرهنگی - سیاسی دوران امامت امام حسن مجتبی علیه السلام
سستی در باورهای دینی، جهل و نادانی، دنیا پرستی، دوری از حق مداری، زیاده خواهی از بیت المال و... بیانگر آشفتگی اوضاع فرهنگی دوران امامت امام حسن علیه السلام بود. مردم در جنگ با معاویه به دلیل ناامیدی از دست یابی به غنیمتها، سستی نشان دادند. آنها زرق وبرق حکومت معاویه و حکمرانی او را میدیدند و او را بر حکمرانی پیشوای معصوم خویش ترجیح میدادند، به گونهای که این موضوع سبب احساس ناامنی در امام میشد. امام با دیدن چنین وضعی، همواره زیر لباس خود زره بر تن میکرد. نقل کردهاند که روزی نیز بین نماز، از سوی جماعت نمازگزار تیری به سوی امام پرتاب شد که به سبب پوشیدن زره، زخم آن در ایشان کاری نیفتاد.(1)
خداوند متعال برای سهولت پیمودن راه هدایت و رسیدن به قله های سعادت، علاوه بر دستورات و کتابهای آسمانی، الگوهای عملی را نیز معرفی فرموده است تا مردم با اقتدا به رفتار آنها راه حقیقت و راستی را به درستی و آسانی بپیمایند. تمام انبیا از این افراد میباشند و در راس همه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار دارد.
قرآن کریم در مورد اقتدا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ولکم فی رسول الله اسوة حسنة» ؛ (1) «برای شما در [رفتار] رسول خدا الگوی نیکویی است.»
بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اسوههای امت، امامان معصوم علیهم السلام و اهل بیت آن حضرت میباشند، و یکی از این اسوه ها، سرور شهیدان، حسین بن علی علیه السلام است.
خود آن بزرگوار در نامهای به سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب و... نوشت: «فلکم فی اسوة؛ (2) برای شما در رفتار من الگو است.»
از این جهت لازم است شیعیان با اوصاف و ویژگیهای آن بزرگوار آشنا شوند، و خود را با او همرنگ نمایند. آنچه در پیش رو دارید، اشارهای به برخی ویژگیها و اوصاف سیدالشهداء، حسین بن علی علیه السلام است. مبلغان محترم میتوانند در ماه محرم هر یک از این ویژگیها را در یک سخنرانی مطرح کرده و آن را با توجه به شرایط منطقه تبلیغی خود و اضافه کردن چاشنیهای سخنرانی ارائه کنند.
خداوند متعال در میان مخلوقات خود، انسانهای کاملی را به عنوان الگو قرار داده است. این الگوها دارای امتیازات و فضیلتهای ویژهای هستند. امام حسین علیه السلام نمونهای برجسته از این اسوههای پاک است. در این مقاله به مناسبت اربعین شهادت امام حسین علیه السلام برخی از فضائل آن حضرت را بر میشمریم.
نوشتار حاضر در صدد است با بهره گیری از حوادث تاریخی نخستین سالهای پس از عاشورا، حقیقت مزبور را برای خوانندگان تبیین نماید.
برای درک میزان تاثیر نهضت سیدالشهداء علیه السلام بر عزت جامعه اسلامی ابتدا باید در مورد ماهیت بنی امیه و وضعیت جامعه اسلامی قبل از نهضت سیدالشهداء علیه السلام مطالعه کرد تا از این رهگذر تحول جامعه اسلامی پس از نهضت امام حسین علیه السلام مورد بررسی قرار گیرد.